سفارش تبلیغ
صبا ویژن

فصلنامه بامداد شاهرود

نشریه ای در ارتباط با ارتقاء سلامت خانواده با گستره سراسری دفتر مرکزی : شاهرود . خیابان امام . خیابان شیخ بهایی . شیخ بهایی 2 . پلاک 9 تلفن های تماس : 32224506، 32236059 و 32241659

خانه چگونه جائی باید باشد ؟

خانه جائی است که پاسخگوی نیاز ما به آرامش و آسایش است . مکانی است که موجب تقویت و بهبود وضع روحی ماست ، و در آن نباید خبری از غر غر ، بد اخلاقی ، جر و بحث ، نگاههای آزار دهند ، و بی مهری باشد .

اولین وظیفه ما به عنوان عضوی از خانواده این است که ، از همین حالا روحیه خود را بشاش نگاه داریم و آرامش فکری خود را حفظ کنیم .

دومین وظیفه ، بر قراری آرامش و شادی در میان افراد خانواده است .

در اینجا باید به نکاتی که لازم است در برنامه روزانه گنجانده شود اشاره کرد :

بر ساده زندگی کردن و لذت بردن از هر چیز ساده ای که در دسترس است ، تاکید کنیم .

قبل از هر چیز باید هنر لذت بردن را آموخت ، ابتدا احتیاج ها و آرزوهای خود را به حد اقل کاهش دهیم . از هر چه در دسترس ماست لذت ببریم ؛ از درخت سبز ، از آسمان آبی ، از دیدار یک دوست . به آنچه که نداریم و در آرزویش هستیم ، کمتر فکر کنیم .

افراد خانواده را به فعالیت های گروهی تشویق کنیم .

علاقه خانواده را به دیگر افراد جامعه افزایش دهیم .

توانائی تبدیل شکست به پیروزی را در افراد خانواده پرورش دهیم . همه چیز را آسان بگیریم و حادثه مورد نظر را پیش پا افتاده تلقی کنیم . رمز تبدیل شکست به پیروزی آن است که همه اعضاء خانواده برای مشکل پیش آمده راه حلی بیابند و پس از انتخاب بهترین شیوه ، با یکدیگر همکاری کنند .

خانواده ای که محبت در آن جائی ندارد هر گز موفق نمی شود .

فضای خانواده باید توام با مهربانی و گذشت باشد .

تنبیه باید عادلانه ، قاطعانه و ملایم باشد . در خانواده های خوشبخت نیاز چندانی به تنبیه فرزندان احساس نمی شود . به فرزندان باید اصول کلی آموخته شود . این اصول شامل : رعایت حقوق دیگر ان ، احترام به بزرگتر ها ، پرهیز از کلمات زشت ، و احترام به قوانین است . صداقت و درستکاری نیز از ضروریات است .

والدین باید اعتماد به نفس را به کودکان القاء کنند .

کودک باید احساس کند عزیز و محترم است و وظیفه مهمی در بهبود و سلامت خانواده بر عهده دارد .

خوشی همگانی در خانواده از همین حالا . تعریف یک لطیفه با مزه ، خوشامد گوئی به افراد خانواده ، دو کلمه حرف دلپذیر یا یک لبخند را فراموش نکنیم . از همین حالا محبت خود را ابراز کنیم . هر گز این کار را به بعد موکول نکنیم .

 


چه هدفی در زندگی داریم؟

بعضی از ما تمام زندگی خود را بدون برنامه ، بدون هدف و بدون اینکه بدانیم واقعا از زندگی ، از ازدواج ، از شغل و ارتباطات خود چه می خواهیم ، در سرگردانی به سر می بریم . و در اغلب موارد کار ما فقط این است که از یک بحران به بحران دیگر و از مصیبتی به مصیبت دیگر تغییر مکان می دهیم .

به عقیده من هر کس باید بتواند اهداف خود را روی کاغذ بیاورد . ما باید بتوانیم هر یک از هدف های خود را در یک جمله ساده ، تعریف و تشریح کنیم . به این ترتیب می توانیم بفهمیم که اکنون در کجا قرار داریم و برای فردای خود ، در این حیات بی بازگشت ، چه کارهائی باید انجام دهیم .

اهداف ، محرک ها و برانگیزنده های انسان برای پی گیری کارها هستند . برای کسانی که راهی هیچ کجا نیستند و در زندگی فقط پرسه می زنند ، هدف ، مقوله ای گنگ و بی اهمیت است اما برای آنها که می خواهند در زندگی کاری انجام دهند ، وجود هدف ، یک ضرورت است .

اگر می خواهیم در زندگی کاری ارزشمند انجام دهیم ، رویا بپروریم و آنگاه رویاها را به اهداف خود مبدل کنیم . در واقع یک هدف صرفا رویائی است که برای آن مهلتی معین شده است .  

رهنمودهای عملی برای رسیدن به اهداف

اهداف خود را روی کاغذ بیاوریم

وقتی رویاهای خود را می نویسیم آنها را در کانون توجه خود قرار می دهیم و برای خود نوعی تعهد و پیمان در قبال آن بوجود می آوریم .

اگر تنها یک هدف در زندگی داشته باشیم دید ما نسبت به زندگی محدود می شود و نتیجتا ما نیز تبدیل به فردی بسیار باریک بین خواهیم شد . باید در زمینه های مختلف زندگی برای خود اهدافی را مشخص و دنبال کنیم .

هدف های خود را در قالب جملات مثبت بگنجانیم

احتمال موفقیت ما در دست یابی به اهداف زمانی بیشتر خواهد شد که اهداف خود را با جملات مثبت بیان کنیم . هدف های مثبت را دنبال کنیم و همیشه برای بیان آنها از جملات زمان حال استفاده کنیم .

برای هدف های خود ارزش قائل شویم

هر هدفی باید واجد ارزش باشد . وقتی برای اهداف خود ارزش قائل باشیم ، برای تحقق آنها خود دست به تلاش می زنیم ، رسیدن به اهدافی که در ازای آنها چیزی پرداخته ایم همیشه یک حس واقعی نشاط و کامیابی به ما می دهد . برای آنکه هدفی واجد ارزش باشد لازم است که آنرا با تمام وجود طلب کنیم .

هدف های واقع بینانه داشته باشیم

 انسان های موفق همیشه بدنبال هدف های واقع بینانه هستند ، ما هم اگر بخواهیم ، می توانیم . اما اگر امروز از هیچ آغاز کنیم و توقع داشته باشیم که تا هفته آینده به همه چیز برسیم این توقع واقع بینانه ای نخواهد بود .

وقتی هدفی را برای خود مشخص می کنیم آنگاه باید بنشینیم و برای رسیدن به آن ، نقشه و استراتژی لازم را طراحی کنیم و بعد در یک قالب زمانی معین بتدریج این تدابیر را به مرحله اجرا در آوریم .

اهداف خود را تصریح کنیم

کافی نیست که به خود بگوئیم : « من یک اتومبیل می خواهم .» به شرح جزئیات بپردازیم : چه نوع اتومبیلی می خواهیم ؟ می خواهیم مدل چه سالی باشد ؟

در برنامه ریزی و تعیین اهداف خود عجله بخرج ندهیم

 برای آن وقت بگذاریم . اهداف و نقشه های خود را با یک دوست صمیمی و دلسوز که حامی ما است در میان بگذاریم . این مشورت می تواند بسیار کار ساز باشد و ما را یاری دهد .

استراتژی خود را مشخص کنیم

اول آنچه را که در پی آن هستیم روی کاغذ بیاوریم ، سپس یک برنامه گام به گام را برای رسیدن به آن مشخص کنیم . برای برنامه زمان بندی شده خود یک تاریخ نهائی قرار دهیم . این نکته حائز اهمیت است که به طور منظم به بررسی و مرور پیشرفت های خود بپردازیم .

می توان مسئله کلی نظم اهداف را در قالب سه سئوال ساده مطرح کرد :

الف : در حال حاضر در کجا قرار گرفته ام ؟

ب : می خواهم به کجا بروم ؟

ج : برای رسیدن به آن جا چه کارهائی باید انجام دهم ؟

اولویت اهداف خود را فراموش نکنیم .

بیشترین توجه ما باید معطوف به مهمترین اهداف مان باشد . شاید برای رسیدن به اهداف خود به مطالعه و تحقیق نیاز داشته باشیم ، شاید هم لازم باشد که در این زمینه با صاحب نظرانی مشورت کنیم و چه بسا دستیابی به هدف بدون مشارکت دیگران امکان پذیر نباشد .   

 

 


چگونه می توان صاحب شادمانی بود ؟

جائی که در آن بیم و ترس و وحشت خانه کرده باشد ، از شادمانی خبری نیست . احساس ایمنی و شادمانی ، حاصل ایمان کامل به خداست .

اگر انسان ایمان داشته باشد که قدرتی شکست ناپذیر از او و هر آنچه که او دوست دارد حمایت می کند و همه خواسته های درست او را بر آورده می سازد ؛ می تواند فارغ بال ، رها از هر گونه فشار عصبی ، احساس رضایت و شادمانی کند .

هیچ گاه نباید از ظاهر مخالف امور ، آزرده شد ؛ باید یقین داشت که خداوند همیشه و در همه جا از منافع و مصالح ما حمایت می کند . چهره ای که بر پیشانی خود اخم داشته باشد ، هر گز نمی آساید . خشم ، نفرت ، بد خواهی ، حسد و انتقام جوئی ، شادمانی انسان را می ربایند و شکست و فقر و بیماری به ارمغان می آورند .  

هر چه را بخواهیم می توانیم به دست آوریم ، اگر به حد کافی ، خواهانش باشیم . می توانیم هر چه خواستیم ، بشویم ، هر چه خواستیم کسب کنیم ، هر کاری بکنیم ، ... اگر یکدل و یکرنگ خواهانش باشیم .

تنها چیزی که به تمامی توان تغییر دادنش را داریم ، خودمان است . دستمان باز است که دید گاههای خود را اصلاح کنیم ، شیوه بر خوردمان را با موقعییت ها ، تغییر دهیم ، و در باور ها و اعمالمان ، تجدید نظر کنیم .

خود را با دیگران مقایسه نکنیم ، ما از هیچکس ، کمتر ، یا بیشتر نیستیم ، خداوند هر یک از ما را ، یگانه آفریده است .

تغییر دادن مسیر زندگی ، آسان نیست . اما ، با این کار ، آینده ، از زمین تا آسمان ، فرق خواهد کرد .

ما انسان های با ارزشی هستیم ، و قادر به  انجام کارهای بزرگ می باشیم .

آنچه وارد ذهن ما می شود ، در نهایت ، بر عمل ما ، تاثیر می گذارد .

کلمه ای که باعث موفقیت ما ، در زندگی می شود ، توانستن است .

موانع ، محدودیت هائی هستند که در ذهن ما ایجاد شده ا ند و غیر ممکن های فیزیکی نیستند .

اگر می خواهیم در زندگی موفق شویم ، باید بدانیم چه می کنیم ، به کار خود اعتقاد داشته باشیم و بدان عشق بورزیم .

هر کس گمان می کند برای کارهای کوچک ساخته نشده است ، احتمالا کارهای بزرگ هم از عهده اش بر نمی آید .

اگر به دیگران کمک کنیم ، تا به خواسته هایشان برسند ، ما نیز به هر چه می خواهیم ، می رسیم .

خوبی ، تنها سرمایه گذاری است که ، شکست ندارد .

کسانی در زندگی موفق اند گه ، اهمیت عفت کلام و زبان را می دانند .

کسی که از شکست خوردن می هراسد ، به شکست خود اطمینان دارد .

به رویا هایمان ، بچسبیم ، و آنها را زنده نگهداریم ، زیرا اگر ، رویاهایمان بمیرند ، زندگی به پرنده شکسته بالی تبدیل می شود ، که دیگر ، قدرت پرواز ندارد .

 


چگونه تبدیل به یک انسان پر شور و پر حرارت شویم

هیچ چیر ارزشمندی ، بدون شور و اشتیاق بدست نمی آید .[1]

شور و اشتیاق زاینده انرژی است . اگر می خواهیدم خالق شور و حرارت در زندگی خود باشیم ابتدا از رویا پردازی خلاق شروع کنیم سپس این رویاها را به زندگی واقعی خود آورده و آنها را به اهدافی ارزنده ، دست یافتنی و قابل حصول تبدیل کنیم .

برای آنکه بتوانیم انگیزه های حرکت را برای خود حفظ کنیم به این پیشنهادات عمل کنیم :

روحیه شور و اشتیاق را در خود زنده نگه داریم

تعیین هدف ، به ما جهت می دهد . هدف های خود را روی کارت های کوچکی بنویسیم و در دفتر خاطرات روزانه خود بگذاریم . با این کار تعهدات خود را مرتبا برای خود گوشزد می کنیم .

روحیه شور و اشتیاق خود را با موفقیت های دیگران تغذیه کنیم

این پیشنهاد دو علت دارد :

اول اینکه برای خود خاطر نشان می سازیم که رسیدن به اهداف برای سایرین امکان پذیر بوده است و این ما را به تعقیب اهداف مان ترغیب می کند .

دیگر اینکه شناخت و تائید موفقیت دیگران به ما کمک می کند که فردی بخشنده و سخاوتمند باشیم . در افرادی که از موفقیت های دیگران رنج می کشند روحیه پستی و بخل ورزی دیده می شود .

تسلیم انتقادات منفی نشوید

جهان مملو از کسانی است که می خواهند به نوعی به انسان ضربه بزنند . اگر بزرگانی چون ادیسون ، و ... به این انتقادها گوش کرده بودند ، ما الان کجا بودیم ؟

به کاری که مایل به انجام آن نیستیم ( نه ) بگوئیم

یکی از آسان ترین راههائی که برای لبریز شدن از حس واقعی کامیابی می شود سراغ گرفت ، مقابله با کاریست که مایل به انجام آن نیستیم . تسلط و حکمرانی بر تمایلات فردی یکی از بزرگترین مبارزات برای کسانی است که علاقمند به شکوفائی خویشتن هستند .

روز خود را با نگرش خوب آغاز کنیم

هر روز نو ، موقعیتی تازه برای کار کردن در مسیر اهداف ارزنده است . پس تمام روزها ، بزرگ و فوق العاده اند ! امکان شور و نشاط و به وجد آمدن را به خود بدهیم .

این جمله از هوراس را بخاطر بسپاریم : شادی ، تنها و تنها از آن کسی است که بتواند امروز را از آن خویش سازد کسی که بتواند با خاطری امن به فردا بگوید : هر چه می خواهی ، باش ، چرا که من امروز را زندگی کرده ام .

 



[1] رالف والدو امرسون

 


چگونه باید به هدف های خود جامه عمل بپوشانیم !

موفقیت ، مجموعه پیروزی های کوچک روزانه است .

غیر ممکن نیز ممکن است ، از انتخاب هدف های بزرگ نهراسیم .

فرق بین خوب و عالی فقط اندکی تلاش بیشتر است .

تصمیم بگیریم که چه می خواهیم . برای رسیدن به هدف برنامه ریزی کنیم و طبق آن پیش برویم . احتمال موفقیت ما بیشتر است .

بهترین آمادگی برای فردا ، انجام دادن کارهای امروز به نحو احسن است .

تنظیم وقت به طور صحیح یکی از واجبات هر آدم موفق است .

وقت تنهاچیزی است که باید به خود یادیگران بفروشیم . هر چه از وقتمان بهتر استفاده کنیم ، قیمت آن بالاتر خواهد بود .

یکی از پیش نیاز های موفقیت ، داشتن هدف است ، دومین عامل برنامه ریزی برای رسیدن به هدف است .

فقیر ترین آدم هاکسی است که رویائی در سر ندارد .

منش آدم هادر بحران ها ساخته نمی شود ، بلکه نشان داده می شود .

سائیده شدن موجب صیقل یافتن می شود .

ترس همیشه وجود دارد ، راه حل ترس ، حذف آن نیست ، بلکه غلبه کردن بر آن است .

تمام افکار خود راروی کاری که در دست داریم متمرکز کنیم . پر توهای خورشید نمی سوزانند ، مگر آنکه در یک نقطه متمرکز شوند .

فرصت های کوچک ، اغلب آغاز کارهای بزرگ اند .

زندگی ، واقعا همان چیزی است که مامی سازیم .

خداوند روزی دهنده همه پرندگان است ، اما روزی آنها را به داخل لانه نمی ریزد .

آنها که بدترین استفاده را از وقت خود می کنند ، اولین کسانی هستند که از کمی آن شکایت دارند .

ما بابت موفقیت بهائی نمی پردازیم امااز بهای موفقیت مستفیض می شویم .

عده ای گمان می کنند که خیلی کار می کنند ، زیرابرای کار سه ساعته یک روز وقت می گذارند .

انرژی لازم برای برنامه ریزی یک هدف مساوی است باانرژی مورد نیاز برای آرزوی آن .

کار امروز رابه فردانیندازیم . ساعات فردا درست به اندازه ساعات امروز است .

برای رسیدن به بسیاری از هدف ها نیازی به برنامه ریزی پیچیده نیست . پیگیری کردن آن ضرورت دارد .

بیکار بودن لطفی ندارد ، کارهای متعدد داشتن و به ترتیب آنها را انجام دادن لذت بخش است .

آرزو داشتن ، برنامه ریزی کردن و پشتکار داشتن عناصری هستند که موجب می شوند آرزوئی به واقعیت بپیوندد .

هر گز طرح های دیگران را رد نکنیم مگر آنکه طرح های بهتری داشته باشیم .

امید قدرت پایداری است .

می خواهیم به هنگام مرگ کاری نداشته باشیم ، هر چه شدیدتر کار می کنیم ، بیشتر زندگی می کنیم .